بعضی اوقات احساس میکنیم انگیزه شروع هیچ کاری را نداریم، از تمیز کاری خانه گرفته، تا کاهش وزن یا انگیزهای برای مبارزه با مشکلات و رسیدن به اهدافمان .
اما وقتی انگیزه نداریم چه کارکنیم؟
1. بررسی دلیل و تنظیم برنامه
اولین قدم این است که به دلیل اصلی تلاشهای خود نگاه کنید و ببینید که چرا میخواهید این کار را انجام دهید. بر اساس این دلیل، برنامهای تنظیم کنید که به شما انگیزه بدهد. به یاد داشته باشید که تمامی استراتژیها ممکن است برای همه مناسب نباشند، بنابراین از آزمون و خطا نترسید و چندین استراتژی مختلف را امتحان کنید تا مناسبترین را پیدا کنید.
2. طوری رفتار کنید که انگار انگیزه دارید
یک ضربالمثل انگلیسی هست که میگوید: «اینقدر تقلید کن تا خودت بتوانی انجامش دهی!». به جای اینکه منتظر انگیزه باشید، رفتارهایی که نشاندهندهی انگیزه هستند را انجام دهید. خواهید دید که فقط وقتی ادای انگیزه داشتن را در میآورید چطور احساساتتان تغییر میکند و به مرور در خود انگیزۀ انجام دادن کارها را حس میکنید.
مثلاً به جای اینکه در انتظار انگیزه پیدا کردن روی مبل با لباس راحتی بنشینید، لباس مناسب برای فعالیت را بپوشید و شروع به حرکت کنید، مهم نیست چه کاری فقط از جایتان بلند شوید و کاری انجام دهید.
پس از خودتان بپرسید، اگر انگیزه داشتم الان چه کار میکردم؟ چه لباسی میپوشیدم؟ چطور فکر میکردم؟ چه کارهایی انجام میدادم؟ بعد همان کارها را انجام دهید و ببینید چطور انگیزهتان بالا میرود.
3. افکار منفی خود را به چالش بکشید
وقتی با بی انگیزگی دست و پنجه نرم میکنیم، احتمالاً فهرست بلندبالایی از بهانه برای انجام ندادن کارها داریم: «خیلی سخته»، «آخرش که ولش میکنم»، «هیچ وقت به نتیجه نمیرسه». این فکرها ما را در بند نگه میدارند و انگیزه شروع کار یا ادامه دادن را از ما میگیرند.
برای مقابله با این افکار، دلایل موفقیت و شواهدی که نشان میدهند قادر به انجام کار هستید را بررسی کنید. یا وقتی فکر میکنید نمیتوانید کاری را به انجام برسانید، تمام شواهدی که نشان میدهند توانایی به ثمر رساندن آن کار را دارید فهرست کنید. این کار به شما کمک میکند تا دیدگاه متعادلتری داشته باشید و انگیزهی بیشتری پیدا کنید.
به خاطر داشته باشید همیشه یک احتمال هم وجود دارد که کارها خیلی بهتر از آن چیزی که شما تصور میکردید پیش بروند.
4. شفقت به خود را تمرین کنید
شاید فکر کنید سختگیری با خودتان کلید ایجاد انگیزه است. اما انتقاد شدید از خود به هیچ وجه کارساز نیست.
در واقع، تحقیقات نشان میدهد که شفقت به خود انگیزه بیشتری ایجاد میکند، به خصوص زمانی که با مشکلات دست و پنجه نرم میکنید
مطالعهای که در سال 2011 توسط محققان دانشگاه کالیفرنیا انجام شد، نشان داد که شفقت به خود، انگیزه شروع دوباره پس از شکست را افزایش میدهد. دانشآموزان شرکتکننده در این تحقیق که بعد از مردودی در امتحانات، به حرفهای محبتآمیز زدند، زمان بیشتری را صرف مطالعه کردند. به علاوه، آنها بعد از خودپذیری (یکی از ارکان مهم شفقت به خود) انگیزۀ بیشتری برای تغییر نقاط ضعف خود یافتند.
شفقت به خود همچنین به بهبود و ارتقای سلامت روان کمک میکند. در مطالعهای که در سال 2012 انجام شد، متوجه شدند که شفقت به خود باعث کاهش پریشانی روانی، علائم اضطراب و افسردگی و تأثیرات مخرب استرس میشود.
بنابراین به جای اینکه خود را به خاطر اشتباهات مورد ضرب و شتم قرار دهید! کمی با مهربانی با خودتان گفتگو کنید. البته قرار نیست، جملات تأکیدی اغراق آمیز مثبت مانند «من بهترین فرد در جهان هستم» را با خودتان تکرار کنید. در عوض، خطاها، اشتباهها و شکستهای خود را ببینید و با صداقت بپذیرید اما خودتان را محاکمه نکنید.
با خودتان مثل یک دوست صمیمی و قابل اطمینان صحبت کنید. از خودتان بپرسید: «اگر این مسئله برای یکی از دوستانم ایجاد شده بود، به او چه میگفتم؟» ما با دیگران مهربانتر از آنچه به خود میگوییم، صحبت میکنیم. بنابراین، باید تمرین کنیم که با خودمان مثل یک دوست خوب رفتار کنیم.
5. به طبیعت پناه ببرید
هوای تازه، مناظر متنوع و کمی فعالیت بدنی به طرز معجزه آسایی انگیزه را بالا میبرند. مخصوصاً راه رفتن در طبیعت به دور از هیاهوی شهری خیلی مفید است.
مطالعهای در سال 2013 نشان داد که دو کیلیومتر راه رفتن در پارک میتواند خستگی ذهنی را کاهش دهد.
پس به جای راه رفتن در خیابانهای شلوغ، به یک پارک محلهتان بروید. احاطه شدن با طبیعت همان فرار ذهنی است که نیاز دارید تا دوباره با انگیزه به کارهایتان ادامه دهید.
6. کاری که دوست ندارید را همراه با یک کار لذت بخش انجام دهید
احساسات ما نقش مهمی در بالا بردن سطح انگیزه دارند. اگر احساسات منفی مانند غم، بیحوصلگی، تنهایی یا اضطراب را تجربه میکنید، احتمالاً انگیزۀ کمتری برای انجام کارهای دشوار یا خستهکننده خواهید داشت. برای مقابله با این وضعیت، پیشنهاد میشود که کاری که دوست ندارید انجام دهید یا سخت است را با چیزی که از آن لذت میبرید، ترکیب کنید. این کار میتواند به شما کمک کند تا با احساسات منفی خود مقابله کرده و انگیزۀ بیشتری برای انجام وظایف خود پیدا کنید.
با این کار، نه تنها احساس شادی بیشتری خواهید داشت، بلکه ممکن است حتی به انجام آن وظایف علاقهمند شوید و منتظر انجامشان باشید.
برخی از مثالها عبارتند از:
- هنگام دویدن به موسیقی گوش دهید.
- با یک دوست تماس بگیرید و هنگام تمیز کردن خانه با او صحبت کنید.
- در حالی که با کامپیوتر کار میکنید، یک شمع معطر روشن کنید.
- از یک دوست بخواهید که در انجام کارهای روزمره همراه شما باشد.
- هنگام تا کردن لباسها، برنامۀ تلویزیونی مورد علاقهتان را ببینید.
البته مراقب باشید که لذت بردن از فعالیتهای سرگرمکننده در حین انجام وظایف، عملکردتان را مختل نکند. به عنوان مثال، تماشای تلویزیون در حین نوشتن یک مقاله حواستان را پرت میکند و کارتان را بیشتر به تأخیر بیندازد.
7. فهرست کارهایی که باید انجام دهید را واقع بینانه تنظیم کنید
وقتی فهرست کارهایی که باید انجام دهید بسیار طولانی و دشوار به نظر برسد، حفظ انگیزه سخت میشود. اگر احساس کنید که هیچ شانسی برای انجام همۀ کارها وجود ندارد، حتی تلاش برای شروع را نیز کنار میگذارید.
بیشتر افراد زمان لازم برای انجام کارها را کمتر تخمین میزنند و وقتی نمیتوانند کارها را بهموقع انجام دهند،خود را تنبل یا ناکارآمد میدانند. وقتی مدام از فهرست کارهایی که باید انجام دهیم شکست بخوریم، انگیزۀ خود را از دست میدهیم.
به فهرست کارهای خود نگاه کنید و ببینید که اگر بیش از اندازه طولانی است، کارهایی که ضروری نیستند را حذف کنید. برخی از کارها را میتوان به روز دیگری موکول کرد. مهمترین کارها را در اولویت قرار دهید و آنها را در صدر فهرست خود قرار دهید.
یک تغییر کوچک در فهرست کارهایتان، یا در شیوۀ نگاه کردن به آن، به شما کمک میکند تا وظایف خود را قابل مدیریتتر ببینید. در نتیجه، ممکن است احساس کنید انگیزۀ بیشتری برای شروع کار پیدا کردهاید.
8. از خودتان مراقبت کنید
مادامی که خودتان را نادیده میگیرید و مراقب خودتان نیستید، نمیتوانید برای شروع کارها انگیزه پیدا کنید. مواردی مثل کمبود خواب، رژیم غذایی نامناسب، کمبود زمان تفریح و سرگرمی همگی در کمبود انگیزه نقش دارند و باعث میشوند انجام دادن کارها سختتر از واقعیت به نظر برسند.
یک برنامۀ خوب برای خودمراقبتی بچینید که سلامتی جسم و روانتان را تأمین کند:
ورزش منظم
خواب کافی
نوشیدن آب و رعایت رژیم غذایی سالم
زمان برای تفریح و استراحت
یادگیری مهارتهای کنترل استرس
دوری از عادتهای ناسالم
9. از پزشک و روانشناس کمک بگیرید
دلایل مختلفی میتوانند باعث کاهش انگیزه شوند. به عنوان مثال، اجتناب از ناراحتی، چه از احساس خستگی در انجام وظایف تکراری باشد یا از مواجهه با چالشهای سخت.
شک به خود نیز میتواند انگیزه را تحت تأثیر قرار دهد؛ زمانی که به توانایی خود برای انجام کاری یا تحمل دشواریهای مرتبط با آن شک دارید، شروع کار سختتر میشود. داشتن مسئولیتهای زیاد و احساس فشار بیش از حد نیز باعث احساس خستگی و کاهش انگیزه شود.
همچنین، عدم تعهد واقعی به یک هدف، مثلاً پذیرفتن یک وظیفه فقط به دلیل احساس تعهد یا فشار اجتماعی، میتواند باعث شود که انگیزهای برای اقدام نداشته باشید.
در نهایت، مسائل مربوط به سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب نیز میتوانند به کاهش انگیزه منجر شوند. بررسی دقیق این دلایل و توجه به احساسات و افکار مرتبط با آنها، برای بازیابی انگیزه ضروری است.
اگر کمبود انگیزه شما بیش از دو هفته ادامه داشته باشد یا به حدی برسد که بر عملکرد روزانهتان تأثیر بگذارد، مثلاً اگر قادر به کار کردن نباشید، عملکردتان در محل کار کاهش یابد یا حتی نتوانید از خانه بیرون بروید، بهتر است به کمک حرفهای فکر کنید. این وضعیت ممکن است نشانهای از مشکلات جدیتر مانند افسردگی باشد. مراجعه به پزشک میتواند به بررسی مشکلات جسمی که ممکن است بر انرژی یا خلق و خوی شما تأثیر بگذارند، کمک کند.
در صورت لزوم، پزشک ممکن است شما را به یک روانشناس ارجاع دهد تا مشخص شود آیا کمبود انگیزۀ شما به مسائل روانی مثل افسردگی مرتبط است یا خیر. درمان ممکن است شامل مشاوره، دارو یا ترکیبی از هر دو باشد.