با فوت عزیزانمان، ما فرآیندهای احساسی پیچیدهای را تجربه میکنیم؛ افسردگی، حس گناه، خشم، بیحسی، حسرت. بعضی مواقع حتی ممکن است آرامش و آسودگی هم به شکل احساساتی متضاد در ما نمایان شوند. اغلب، ترکیبی از همۀ احساسات به یکباره رخ میدهد.
فارغ از اینکه هر کسی چه وقت و چطور سوگ را تجربه میکند، مسیر این تجربه برای هر شخص منحصربهفرد است. سوگ قوانین خودش را دارد و هیچی دستورالعمل یا راهنمای مشخصی برای حل آن وجود ندارد، اما راههایی برای تسکین فرد سوگوار وجود دارد.
امی لوپز، دکترا، مشاور، رواندرمانگر، استادیار روانپزشکی در دانشکده پزشکی دانشگاه کلرادو و مددکار اجتماعی بالینی کودک، نوجوان و بزرگسال، 10 نکته دربارۀ نحوۀ مقابله با سوگ ارائه می دهد.
1. سوگ فوران میکند و فروکش میکند
ما اینطور تصور میکردیم که سوگ مرحله به مرحله طی میشود. اما بهتر است به سوگ به شکل امواج اقیانوس نگاه کنیم. میآید و میرود. گاهی، با موجهایی ساده و کوچک، فقدان را یادآوری میکند. روزهایی هم، با قدرت و بزرگی یک سونامی، ما را سرشار از خشم، غم، افسوس، گناه و ترس میکند.
2. تنهایی به جنگش نروید
مجبور نیستید به تنهایی سوگواری کنید. ما انسانیم و انسانها قرار است که به هم تکیه کنند. با افرادی که در موقعیت مشابه شما بودهاند یا فرد از دست رفته را میشناختهاند صحبت کنید. به دیگران اجاره دهید که از شما مراقبت کنند و به گروه دوستان خود تکیه کنید.
3. از خودتان مراقبت کنید
ممکن است روزهایی حس کنید هیچ توانی برای جلو رفتن ندارید. در این روزها، باید اصلیترین هدفتان مراقبت از خودتان به بهترین نحو باشد. روی ابتداییترین اصول تمرکز کنید: خواب، غذا، کمی تحرک یا از خانه بیرون رفتن. انجام کارهای روزمره، وظایف و تعهدات را برای روزهای دیگری بگذارید.
4. حواس خودتان را پرت کنید
شاید بعضی روزها دوست داشته باشید کلی کار انجام دهید. انجام کارهای ضروری مثل مرتب کردن کمدها یا به سرانجام رساندن یکی از تعهداتتان میتواند در نقش یک حواسپرتی عمل کند و بهتان حس مفید و کارآمد بودن بدهد. اگر دیدید کار بزرگی که برای حواسپرتی انتخاب کردید خستهتان میکند، کنارش بگذارید یا از کسی کمک بخواهید.
5. اشکالی ندارد اگر بخندید
بعضی روزها هم هستند که دوست ندارید سوگواری کنید. اشکالی ندارد اگر کمی خوشگذرانی کنید یا فعالیتی لذتبخش انجام دهید. این معنیش این نیست که برایتان مهم نیست. احساسات مثبت شادمانی و سپاسگزاری فرصت لازم برای رهایی از غم را فراهم میکنند. خندیدن حتی تحمل سوگ را آسانتر میکند.
6. مطمئن شوید که به درستی خداحافظی کردهاید
یک مراسم رسمی برای خداحافظی ترتیب دهید. برای مرگ عزیزان مراسم تشییع جنازه داریم اما برای باقی فقدانها و پایانهای زندگیمان مثل، طلاق، تغییر شغل، تصادفها وبیماریها نه. به راههایی برای تصدیق و به رسمیت شناختن موقعیتتان فکر کنید و برای پیش رفتن برنامه بریزید.
7. آنها را در قلب خود حفظ کنید
به روشهایی فکر کنید که کمک میکنند فقدان و سوگ خود را به شکل کوچکتری به رسمیت بشناسسید. مثلاً، ممکن است دوست داشته باشید تصویری از عزیز از دست رفتهتان را روی میز خود نگه دارید. میتوانید گردنبند یا دستبندی که او را یادآوری میکند به دست یا گردن خود بیاندازید و به نام و یاد آنها به خیریهها کمک کنید. ابه این ترتیب ارتباطتان با آنها را حفظ میکنید.
8. خودتان را برای عود بعدی آماده کنید
سالگردها یا تاریخهای خاص (مثل تولد) ممکن دوباره سوگ را به شما یادآوری کنند. بهتر است از کمی قبلتر خودمان را برای این روزها آماده کنیم و اگر لازم بود از اطرافیان بخواهیم که کمکمان کنند.
9. هیچ راه درستی وجود ندارد
آدمها شیوههای متفاوتی برای سوگواری دارند. بعضی ممکن است بخواهند سریعتر از این وضع عبور کنند، عدهای دوست دارند بیشتر در مورد سوگشان صحبت کنند، بعضی شاید احساسات شدیدتری از خودشان بروز بدهند، بعضیها هم بیحس به نظر میرسند و هیچ کاری نمیکنند. فقط یه راه برای سوگواری وجود ندارد، کاری را انجام بدهید که برایتان مناسب است.
10. کمک بخواهید
اگر احساس میکنید که غم و اندوهتان دائمی است، نمیتوانید از خودتان مراقبت کنید، یا به فکر آسیب زدن به خودتان افتادهاید، لطفاً از رواندرمانگر کمک بخواهید. راههای بسیاری مثل استفاده از درمانهای دارویی، جلسات مشاوره و رواندرمانی خصوصی یا گروه درمانی میتوانند به شما در این مسیر کمک کنند. لازم نیست تنهایی با سوگ خود کنار بیایید.
این مطلب از سایت CU Anschutz Medical Campus انتخاب و ترجمه شده است.
مترجم: پرستو مسگریان