بی ثباتی شغلی به یکی از چالشهای اصلی دنیای امروز تبدیل شده است، جایی که افراد بهدنبال احساس امنیت و معنا در کار خود هستند. این احساس ناپایداری نه تنها میتواند بر روحیه و کارایی کارکنان تأثیر بگذارد، بلکه به مرور زمان منجر به ایجاد بحرانهای جدی در محیطهای کاری میشود. اما مردم دقیقاً چه میخواهند و چه عواملی میتواند رضایت شغلی آنها را تحت تأثیر قرار دهد؟ در این مقاله به بررسی عوامل مؤثر بر بیثباتی شغلی و راهکارهایی برای بهبود این وضعیت خواهیم پرداخت.
معنی و ثبات در کار
اکثر کارکنان به دنبال ثبات و معنا در شغل خود هستند. احساس ناپایداری و عدم اطمینان در محیط کار به یکی از دغدغههای اصلی افراد تبدیل شده است.بحران بیثباتی شغلی
افزایش احساس ناپایداری
به گفته دیوید بلوستین، پروفسور روانشناسی، بیثباتی در کار همواره بخشی از زندگی انسانها بوده، اما اوضاع در حال حاضر از همیشه وخیمتر شده است. الا اف. واشنگتن، استاد روانشناس سازمانی، میگوید که اصلیترین خواستۀ مردم در حال حاضر، ثبات است—بهویژه در محل کارشان.
ما میدانیم که بهبود مشاغل، ایجاد انگیزه در کارکنان و افزایش رضایت آنها هم برای کسب و کارها سودمند است و هم برای کارکنان و در نهایت میتواند موجب شکلگیری ارزش افزوده شود. اما چطور میشود به این اهداف رسید؟ واقعاً ریشۀ بی ثباتی در کار کجاست؟
منشأ بیثباتی شغلی
بیثباتی در محل کار به معنای تهدید به اخراج یا خود اخراج نیست. محققان آن را به عنوان وضعیتی تعریف میکنند که در آن عدم تطابق بین تواناییهای فرد و خواستههای شغلیاش به جایی میرسد که اگر برطرف نشود، ادامه اشتغال غیرممکن میشود. دلایل این بیثباتی میتواند شامل حقوق ناکافی، سرعت کم رشد سازمان، احساس عدم تعلق، یا محیط کاری سمی باشد.
تأثیر طراحی شغل و احساس تعلق
طراحی شغل هم بر بیثباتی در محیط کار تأثیر میگذارد. لامبرت، استاد دانشگاه شیکاگو، توضیح میدهد که بسیاری از مشاغل به قدری پراکنده شدهاند که کارکنان نمیتوانند یک کار را از ابتدا تا انتها کامل کنند و به همین دلیل نمیتوانند به شغل خود افتخار کنند. به عنوان مثال، یک فروشنده که کل فرآیند خرید را پیگیری میکند، رضایت بیشتری از کار خود دارد تا فردی که فقط مسئول قیمتگذاری کالاهاست. به عبارت دیگر: وقتی مشاغل طوری طراحی میشوند که افراد به راحتی قابل جایگزینی باشند، احساس میکنند که دیر یا زود جایگزین خواهند شد.
نیروی کار قراردادی و تبعات آن
در ادامۀ موضوع طراحی شغلها، اتکای فزاینده به نیروی کار قراردادی (موقت) نسبت به کارمندان ثابت حقوق بگیر هم باعث بی ثباتی میشود. بسیاری از شرکتها و سازمانها خیلی آرام و بی سر و صدا مدت زمان قراردادهای خود با کارکنان را کاهش دادهاند. موضوعی که تبعات روانی زیادی برای کارکنان دارد و در نهایت دودش به چشم خود سازمانها میرود.
هوش مصنوعی و آیندۀ شغلها
در نهایت، اینکه هوش مصنوعی و تأثیرش بر زندگی و کار و کسب افراد تا حدودی بر بیثباتی عملی و عاطفی کارکنان تأثیر گذاشته است. به عنوان مثال، در یک نظرسنجی در سال 2023 در آمریکا، 38 درصد از پاسخ دهندگان ابراز نگرانی کردند که هوش مصنوعی ممکن است بخشی یا همۀ وظایف شغلی آنها را از بین ببرد، و 64 درصد از کسانی که نگران بودند گفتند که معمولاً در طول روز کاری خود احساس تنش یا استرس دارند.
نقش مایندست منعطف در امنیت شغلی
مطالعهای جدید به از دست دادن شغل و رکود در صنعت روزنامهنگاری پرداخته است. در این مطالعه، 94 روزنامهنگار سابق یا بیکار، این رکود را با از دست دادن هویت و هدف زندگی خود مرتبط دانستهاند. او و محققان در این مطالعه دریافتند که اینکه افراد نسبت به معنی کار خود مایندست «ثابت» یا «انعطافپذیر» داشته باشند، میتواند پیشبینی کند که آیا به بازگشت صنعت روزنامهنگاری امیدوار میمانند یا مسیر شغلی جدیدی را برای خود پیدا میکنند.
کسانی که مایندست منعطفتری داشتند، دوست داشتند زودتر از غم رها شوند و حتی به مرور در طول مسیر احساس آزادی کردند. افراد حرفهای با هر رشتهای که ممکن است تحت تأثیر هوش مصنوعی قرار بگیرند، باید توجه داشته باشند که به هر حال مشاغل تحت تأثیر هوش مصنوعی قرار میگیرند و این امر به بی ثباتی شغلی دامن میزند.
مایندست چیست و چگونه باورهای ما را شکل میدهد؟
جستجوی معنا در کار
با وجود اینکه نسل جدید در رسانههای اجتماعی ادعا میکنند که به دنبال کارهایی هستند که نیاز به تفکر زیادی ندارد و دوست دارند صبح بروند و عصر برگردند و حقوقشان را بگیرند، تحقیقات نشان میدهد که افراد در همۀ سنین به دنبال هدف عمیقتری در کار خود هستند. اگر افراد فقط به خاطر حقوق کار کنند و به دنبال هیچ ارزشی غیر از درآمد نباشند، جای خالی معنا، پیشرفت، به نتیجه رسیدن یا افتخار را به وضوح حس خواهند کرد.
همۀ افراد دوست دارند شغلی داشته باشند که مهارتهایشان را به کار گیرد و به آنها فرصتی بدهد تا احساس مفید و کارآمد بودن را تجربه کنند. از برقکار گرفته تا لولهکش، از کارمند سازمانی تا یه فریلنسر همه دوست دارند مهری از نامشان پای کار خود داشته باشند.
راهکارهای بهبود بی ثباتی شغلی
در نهایت مسئولیت طراحی نقشها و ایجاد محیطهای کاری مثبت بر عهده کارفرمایان است. آنها باید به گونهای عمل کنند که کارکنان حس هدف، تعلق و امنیت بیشتری پیدا کنند. همچنین، سیاستگذاران و ارائهدهندگان خدمات سلامت و بهداشتی نیز باید از سلامت روان کارگران حمایت کنند و این حمایت باید در سطح جمعی انجام شود، نه فقط به صورت فردی. اما ما خودمان هم برای حفظ سلامت روانی خود در محیط کار مسئولیم و باید به آن آگاه باشیم.
مهمترین کاری که میتوانیم انجام بدهیم، ارزیابی موقعیت فعلی خودمان است. کوچکترین تغییراتی که به خواست و ارادۀ ما انجام شوند تاثیرات عمیقی هم بر روحیه و سلامت روانی ما دارد و هم میتواند محیط کاریمان را در طولانیمدت به سمت بهبود پیش ببرد. تحقیقات نشان میدهد که وقتی کارکنان بتوانند خود واقعیشان باشند و در جهت نقاط قوت خود کار و فعالیت کنند، نه تنها شادترند و احساس امنیت روانی بیشتری دارند، بلکه کارشان را نیز بهتر انجام میدهند.
برای ارزیابی مهارتها، بررسی مشکلات مربوط به امنیت شغلی و روانی و تخمین فرصتها و تهدیدهای محیط کاری و تدوین برنامۀ شغلی با دکتر مهدی علی محمدی تماس بگیرید.