افسردگی، یکی از دلایل برجستهی ناکارآمدی، در سراسر جهان، و یکی از رایجترین اختلالات روانی در میان دانشجویان محسوب میشود. حوصله نداشتن، پرخاشگری و خشم فراوان، علائم غم و اندوه، بیعلاقه بودن به انجام کارهای روزمره، افکار منفی، میزان بالای همآیندی با اختلالات روانی دیگر و بیماریهای قلبی- عروقی از ویژگیهای این بیماری است. گرچه افراد با هر سنی به افسردگی دچار میشوند، اما اینطور گزارش شده است که سن رایج ابتلا به آن، اوایل تا اواسط دههی 20 افراد است. بر اساس گفتههای سازمان بهداشت جهانی، میزان شیوع افسردگی 10.4% است و بیش از سیصد میلیون نفر در جهان از آن رنج میبرند. نزدیک به نیمی از این جمعیت در ناحیهی آسیای جنوب شرقی، با خطر مادامالعمری 25% برای زنان و 15% برای آقایان، زندگی میکنند. افسردگی همراه با میزان شیوع بالا، با هزینههای اقتصادی بالایی، برای درمان، همراه است.
افسردگی در میان دانشجویان
آمار نشان میدهند که دانشجویان به دلیل استرسهای زندگی تحصیلی، تغییر از دوران بلوغ به پزرگسالی، و شاغل بودن بعضی از آنها به صورت نیمهوقت برای کاهش فشارهای مالی، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند. و میزان شیوع آن در میان دانشجویان، هشداردهنده است. تشخیص و مدیریت به موقع افسردگی و ارتباط آن با جوانان در دانشگاه، برای حفظ سلامت عمومی ضروری است. این مسأله برای دستاوردهای تحصیلی، رشد و پیشرفت آنها در زندگی حیاتی است، زیرا جوانان امروز، رهبران فردا هستند.
افسردگی و عزت نفس
پژوهشگران، طی دههی گذشته، در نظر داشتهاند که عزت نفس، نقشی اساسی در رشد افسردگی دارد و این دو باهم مرتبط هستند. در محیطهای دانشگاهی، دانشجویان با عزت نفس بالاتر، تمایل بیشتری به اثبات شایستگی و حداکثر تلاش خود در دانشگاه دارند تا احساس ارزشمندی کنند. اگر با شکست روبهرو شوند، عقبنشینیها و شکستهای آنها باعث از بین رفتن عزت نفس آنها میشود. این مسأله، نوعی آسیبپذیری ایجاد میکند که هنگام وقوع رویدادهای نامطلوب شکل میگیرد و باعث میشود که آنها، یک تفسیر ذهنی منفی از خود ایجاد کرده و به دنبال آن، عزت نفس آنها کاهش پیدا کند، و این کاهش عزت نفس، بر شروع افسردگی تأثیرگذار باشد. بنابراین، عزت نفس، یک مؤلفهی اساسی افسردگی است.
نتایج مطالعات قبلی نشان دادند که پیامدهای عوامل استرسزای روزانه، مانند نپذیرفته شدن از سمت همکلاسیها، فشارهای امتحانات و… باعث ایجاد یک نگرش منفی از خود شده و به افزایش افسردگی میانجامد. همچنین، داشتن یک چشمانداز منفی از آینده، نقش کلیدی در شکلگیری نگرشهای ناکارآمد دارد و افسردگی را افزایش میدهد. به همین دلیل، اگرچه عزت نفس میتواند بخشی از افسردگی باشد، اما عزت نفس پایین، به تنهایی نمیتواند باعث ایجاد افسردگی شود و شاید تأثیر آن در ایجاد افسردگی توسط تأثیرات عواملی مانند سبک زندگی، تغییر کند.
عوامل سبک زندگی به عنوان یک عامل واسطهگر برای افسردگی و عزت نفس
دنبال کردن یک سبک زندگی سالم، منجر به سلامت روانی بهتر شده و خطر بیماریهای قلبی- عروقی و دیگر بیماریهای جسمی را کاهش میدهد. علاوه بر آن، داشتن سبک زندگی سالم با عزت نفس بالا در ارتباط است. کیفیت تغذیه، یکی از رفتارهای مرتبط با سبک زندگی بوده که با عزت نفس و افسردگی رابطه دارد. طبق یافتهها، دانشجویان در سال اول دانشجویی، وزن اضافه میکنند. زیرا جوانان دارای استقلالهای بیشتری برای تصمیمهای زندگی، از جمله الگوهای رژیم غذایی ناسالم هستند. اغلب، این تغذیههای ناسالم به افکار منفی دربارهی اندام خود تبدیل شده، و همین افکار باعث کاهش عزت نفس فرد و شیوع افسردگی میشوند.
همچنین، حرکات فیزیک کم میتوانند یک تأثیر محافظ در برابر افسردگی ایجاد کرده و عزت نفس را بهبود بخشند. فعالیت فیزیکی میتواند تغییرات فیزیولوژیکی و مکانیسم های متعددی را در بدن ایجاد کرده و سطح پلاسمایی اندورفین بلافاصله افزایش یابد، که با احساسات سرخوشی مرتبط است. علاوه بر آن، فعالیت فیزیکی با چندین انتقالدهندهی عصبی در مغز، از جمله سروتونین، دوپامین، نورآدرنالین مرتبط است و چنین در نظر دارند که تحرک بدنی میتواند مانند مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) عمل کند.
مطالعات پیشین نشان دادند که عزت نفس پایین، میتواند محرکی برای سوءمصرف مواد، مانند سیگار باشد. عزت نفس پایین، به عنوان یک عامل انگیزشی مهم، که رفتارها را هدایت کرده و بر رفتارهای پرخطر تأثیرگذار است، پیشنهاد شده است، زیرا دانشجویان باید یا خود را انطباق داده یا رفتارهای خود را تغییر دهند تا عزت نفس خود را حفظ کرده یا بهبود دهند. آنها ممکن است بیشتر از دیگران تحت تأثیر این تفکر باشند که سیگار باعث میشود تا با برداشت منفی از خودشان کنار بیایند و مواد شیمیایی تنباکو، علائم افسردگی را کاهش میدهد.
مشابهاً، عزت نفس پایین، احتمال آنکه فرد برای از بین بردن احساسات منفی خود به نوشیدنیهای الکلی پناه ببرد را افزایش میدهد. مصرف بیش از حد الکل، با افسردگی و شرایط جسمی خطرناک در ارتباط است. همچنین، دانشجویان با عزت نفس پایین به الکل روی میآورند تا ادراک منفی از خود را مدیریت کرده و یک شبکهی اجتماعی قوی با همسن و سالان خود بسازند. ناتوانی در برقراری ارتباط اجتماعی ممکن است پیامدهای ناخوشایندی، مانند پسزده شدن و عقاید منفی ناکارآمد دربارهی ادراک آنها داشته باشد که به ایجاد افسردگی منجر میشود.
همچنین، به علت تغییر از بلوغ به جوانی، فشار تحصیلی و تغییرات اجتماعی در دانشگاه، این دوران یکی از استرسزاترین دوران برای افراد است. آنها روزانه با این عوامل استرسزا روبهرو شده و همین عوامل با عزت نفس و افسردگی مرتبط هستند. دانشجویان با عزت نفس پایین، ممکن است این شرایط را غیرقابل کنترل یا آسیبزننده تصور کرده و نتوانند با اینگونه رویدادهای زندگی روبهرو شوند. این عوامل استرسزا، به تدریج، روی هم جمع شده و به استرس مزمن تبدیل میشوند. این استرس مزمن میتواند به رویدادهای منفی بیشتری بینجامد، و هر چه بیشتر اتفاقات نامطلوب رخ دهد، احتمال ابتلا به افسردگی بیشتر میشود. تحصیل، بخشی جداییناپذیر از زندگی دانشجویان است و میتواند به عنوان یک چالش مثبت تلقی شود. با این حال، بدون نگرش سالم نسبت به اهداف تحصیلی و چالشهای مثبت، دانشجویان میتوانند تحت فشار استرس تحصیلی قرار گیرند و این استرس ممکن است یک عامل خطر برای عزت نفس و افسردگی محسوب شود.
میزان شیوع افسردگی در سنگاپور و مالزی، با سرعت هشداردهندهای در حال افزایش است و هر روی این کشورها از کشورهای پیشرو در تحصیلات بالا هستند. مطالعات قبلی، بیشتر در فرهنگ غرب انجام شده و از کشورهای آسیای جنوب شرقی به خاطر انکار افسردگی و عدم تمایل به ابراز آن، از آن جهت که ادراک اشتباهی از بیماریهای روانی دارند، غفلت شده و کمتر مورد بررسی قرار گرفتهاند.
همچنین مطالعات قبلی، تأثیر تعداد کمی از عوامل سبک زندگی بر افسردگی و عزت نفس را در نظر گرفتهاند، در حالی که تعداد زیادی از رفتارها هستند، که با افسردگی و عزت نفس مرتبط بوده و این رفتارها قابلیت تغییر و پتانسیل پیشگیری از افسردگی را دارند. به همین دلیل، باید به درک بهنری از نقش آنها در پیشرفت افسردگی دانشجویان رسید.در نهایت، این الزامی است که افسردگی را میان دانشجویان بررسی کرد، زیرا افسردگی اغلب در دوران دانشجویی اتفاق میفتد. دوران دانشجویی، به دلیل عملکرد تحصیلی، فرصتهای کاریابی و داشتن یک زندگی روزانهی یکنواخت، از پراسترسترین دوران محسوب میشود.
براساس نتایج پژوهش جدید، مطالعات گذشته و کنونی با هم همخوانی داشته و عزت نفس و افسردگی باهم در ارتباط هستند. نمرات پایینتر در رژیم غذایی سالم، افسردگی بیشتری را پیشبینی میکنند. طبق این یافتهها، میان مصرف سیگار و افسردگی همبستگی زیادی وجود نداشته اما تا حدودی میتواند افسردگی را پیشبینی کند. از میان عوامل سبک زندگی، تنها استرس، به عنوان واسطه میان این دو سازه شناخته شد و دانشجویان با نمرات بالاتر استرس، علائم افسردگی بیشتری را نشان دادند. مصرف الکل در دانشجویان با عزت نفس پایین، بالا بوده و مصرف الکل زیاد با مصرف سیگار مرتبط بود، بنابراین، چنین نتیجهگیری شد که دانشجویان با عزت نفس پایین، تمایل بیشتری به مصرف الکل دارند و احتمال مصرف سیگار در این افراد، بسیار بیشتر است. پس طبق این نتایج، عزت نفس، یک عامل محرک مهم است که باعث رفتارهای ناسالم میشود. شناسایی رابطهای میان عزت نفس و افسردگی، نه تنها برای کاربردهای نظری، حیاتی هستند، بلکه برای اقدامات پیشگیریکننده نیز، مسیر مشخص میکنند.
در رابطه با ارتباط میان افسردگی و رژیم غذایی، این احتمال وجود دارد که تغذیهی ناسالم، بیشتر از یک عامل ایجادکنندهی افسردگی، نتیجهی آن باشد. دانشجویان با علائم افسردگی، برای ایجاد آرامش روانی به تغییر در رویهی غذایی خود پناه برده و با خوردن غذاهای ناسالم احساس خوشی گذرایی را تجربه میکنند.
در کشورهایی که افسردگی به میزان بالا گزارش شده بود، سطح نمرات استرس افراد بالا شد. افسردگی تشدید شده میتواند تحت تأثیر استرسهای مختلفی از جمله، استرس تحصیلی، استرس مالی، استرس مرتبط با حرفه و یا استرس همهگیر مرتبط باشد. عامل استرسزای همهگیر میتواند عامل مهمی برای استرس دانشجویان باشد که سطح افسردگی را پیشبینی میکند.
منبع: Kwok, G., & Tam, C. L. (2023). Depression, Self-Esteem, and Lifestyle Factors Among University Students in Singapore and Malaysia. International Journal of Information Systems and Social Change (IJISSC), 14(1), 1-18
تألیف و ترجمه: دکتر مهدی علیمحمدی، الهه دهقانی
طراح تصویر: پارسا رستمی