به شکل خلاصه میتوان چنین بیان کرد که، احساس تنهایی، یک حالت هیجانی پیچیده و چندوجهی است که با احساس انزوا، قطع ارتباط با دیگران و نبود اشتیاق، برای بودن در کنار آنها، مشخص میشود. احساس تنهایی میتواند از عوامل مختلفی ناشی شود، از جمله انزوای فیزیکی (این عامل در چند سال اخیر، با همهگیری کرونا، عاملی مهم در ایجاد احساس تنهایی در بسیاری از افراد بوده است)، عدم وجود حمایت اجتماعی، یا ناتوانی در ایجاد یا حفظ روابط معنادار.
احساس تنهایی، اغلب، شامل احساس پوچی و نارضایتی فرد از تعاملات اجتماعی خود است. این احساس ممکن است با احساس غم و اندوه، ناامیدی یا اضطراب و همچنین اشتیاق برای درک شدن، مورد پذیرش قرار گرفتن و ارزشگذاری توسط دیگران همراه باشد.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که تنهایی، صرفاً، با میزان ارتباطات اجتماعی فرد تعیین نمیشود، بلکه با کیفیت و عمق آن روابط، مشخص میگردد. یک فرد میتواند آشنایان زیادی داشته و مدام در حال وقت گذراندن با دیگران باشد، اما با این وجود، روابط معنادار و رضایتبخشی نداشته و احساس تنهایی کند. شاید این شکل از تجربهی احساس تنهایی، دردناکتر هم باشد.
احساس تنهایی میتواند عواقب عاطفی، روانشناختی و جسمی قابل توجهی داشته و با افزایش خطر افسردگی، اضطراب و اختلالات مرتبط با استرس، و همچنین عملکرد ضعیف سیستم ایمنی و افزایش حساسیت به بیماریهای مزمن مرتبط باشد. علاوه بر این، تنهایی مزمن، با میزان بالاتری از خطر مرگومیر زودرس مرتبط است. بنابراین، پرداختن به این احساس و غلبه بر آن، برای بقا و ارتقای رفاه کلی فرد، ضروری است.
پرداختن به احساس تنهایی، شامل شناخت و تصدیق وضعیت عاطفی فرد، شناسایی علل زمینهای و برداشتن گامهایی، برای بهبود ارتباطات اجتماعی و روابط بینفردی است. این ممکن است شامل جستجوی فرصتهایی برای ملاقات با افراد جدید، شرکت در فعالیتهای اجتماعی یا سرگرمیهای گروهی، بهبود مهارتهای ارتباطی، یا جستجوی کمک حرفهای از یک درمانگر یا مشاور، در صورت نیاز، باشد.
درمان روانشناختی احساس تنهایی باید به چه صورت باشد؟
پرداختن به تنهایی از منظر روانشناختی، شامل چندین راهبرد درمانی و مداخلات علمی است، که میتواند به افراد کمک کند تا ارتباطات اجتماعی خود را تقویت کرده و بهزیستی هیجانی و روانشناختی خود را بهبود ببخشند. برخی از رویکردهای بالقوه برای درمان تنهایی عبارتند از:
شناسایی علل اصلی. درک عوامل زمینهای تأثیرگذار بر تنهایی، برای مقابلهی مؤثر با آن، ضروری است. این امر میتواند شامل بررسی باورها، انتظارات و رفتارهای شخصی باشد، که ممکن است به شکلگیری یا تشدید احساس انزوا کمک کنند. با شناخت چنین الگوهایی میتوان روشهای سالمتری برای تفکر و مقابله با احساس انزوا ایجاد کرد.
شناسایی تحمیلی بودن تنهایی به فرد. گاهی تنهایی از جانب دیگران به فرد تحمیل میشود و علت آن تبعیض قائل شدن میان افراد است. این تبعیض ممکن است به خاطر شرایط مالی، زیبایی ظاهری، موقعیت اجتماعی و… باشد و کسانی که در هرکدام از این جنبهها، با اطرافیان خود تفاوت چشمگیری داشته باشند از سوی دیگران، طرد شوند.
تقویت مهارتهای اجتماعی. بهبود مهارتهای ارتباطی و بینفردی، میتواند به افراد در ایجاد و حفظ روابط معنادارتر کمک کند. این ممکن است شامل یادگیری نحوهی موثر ابراز احساسات، توسعهی مهارتهای گوش دادن فعال و تمرین همدلی باشد.
مشارکت در فعالیتهای اجتماعی. شرکت فعال در رویدادهای اجتماعی، باشگاهها یا گروهها میتواند فرصتهایی برای ملاقات با افراد جدید و ایجاد ارتباطات فراهم کند. دنبال کردن سرگرمیها یا علایقی که شامل تعامل با دیگران است، نیز، میتواند به کاهش احساس تنهایی کمک کند.
ایجاد یک شبکهی اجتماعی و حمایتی. ایجاد شبکهای از دوستان، اعضای خانواده یا سایر افراد حمایتکننده میتواند احساس تعلق ایجاد کند و افراد حس کنند که میتوانند در شرایط خاص، و به خصوص سخت خود، از دیگران پشتیبانی دریافت کنند. باید توجه داشت که حمایت، اقدامی دوطرفه بوده و نباید به روابط، نگاه سودجویانه پیدا کرد. زیرا این شکل از ارتباط، به شکلگیری رابطهی عمیق و معنادار منتهی نشده و احساس انزوا را کاهش نمیدهد.
تکنیکهای مرتبط با ذهنآگاهی. ذهنآگاهی یعنی آگاهی به آنچه از ذهن ما عبور میکند و تاثیری که بر ما میگذارد، که میتواند از طریق مدیتیشن یا یوگا انجام شود. این روش به افراد کمک میکند تا آگاهی و شناخت بیشتری نسبت به احساسات خود داشته باشند و شفقت به خود را پرورش دهند. یادگیری مهربانتر بودن با خود میتواند به افراد کمک کند تا سختگیری و نگاه نقدگرایانهی کمتری نسبت به دیگران، هم داشته باشند و در نتیجه، ارتباط بهتر و معنادارتری با آنها ایجاد کرده و احساس تنهایی را در درون خود کاهش دهند.
مداخلات آنلاین. برخی از افراد ممکن است از برنامههای آنلاین یا گروههای حمایتی که، به طور خاص برای مقابله با تنهایی طراحی شدهاند، بهرهمند شوند. این پلتفرمها میتوانند به عنوان منابع، ابزار و در واقع پلهای ارتباطی، میان افرادی که احساسات مشابهی از انزوا را تجربه میکنند، عمل کرده و آنها را به یکدیگر مرتبط کنند. آنها از طریق گفتگو و به اشتراک گذاشتن احساسات خود در مییابند که در تجربهی چنین شرایطی تنها نیستند، و همین رویداد، باعث کاهش احساس تنهایی افراد میشود. البته باید مراقب بود که به این پلتفرمها اعتیاد پیدا نکرد، که خود این اعتیاد، سببساز مشکلات بزرگتری میشود.
کمک حرفهای. در برخی از موارد، جستجوی راهنمایی از یک متخصص سلامت روان، مانند یک روانشناس یا درمانگر، برای کمک به رفع احساس تنهایی، به خصوص احساس تنهایی مزمن و طولانیمدت، مفید است. یک متخصص سلامت روان میتواند حمایت و مداخلات مناسب را بر اساس نیازها، ویژگیهای شخصیتی و یا شرایط ویژهی فرد ارائه دهد.
مهم است که بدانیم موثرترین درمان روانشناختی برای تنهایی، بسته به نیازها، ترجیحات و شرایط خاص فرد متفاوت است. ممکن است ترکیبی از راهبردها، برای رسیدگی موثر و کاهش احساس تنهایی، ضروری باشد.
دکتر مهدی علیمحمدی